وای چرا اینقدر دیر پست میذاری ..
.
من یه کار وحشتناک میکنم .. میرم سرویس بهداشتی و میدونم در رو دو قفله کرده ام .. ولی با این وجود آویزون در میشم و در رو تکون میدم تا مطمئن باشم در صورت حمله ی بقیه در بسته می مونه
ولی هیچوقت نگران باز بودن دکمه نبوده ام .. چون زیر مانتو حتما همیشه لباس تنم هست ..
یه مورد مهم دیگه چک کردن بارها و بارهای ایمیل های کاری ارسالی م هست ..
من همین ها یادم میاد ..
:)))) اره یادمه گفته بودی خخخخ منم همیشه میپوشم اما اگر بلوزم بره بالا و زیپم باز باشه چی؟:)))
منم از این استرسا خیلی دارم ..چون محیط کاریم دولتیه بیشتر باید مواظب باشم
استرس دسشویی خیلی وحشتناکه
استرس وقتی داریم با خانوم همکار صحبتهای زنونه میکنیم و میترسیم از آقایون همکار کسی حرفا رو بشنوه
استرس موقع جا به جا شدن رو صندلیهای چرمی
استرس زمین خوردن جلوی همکارا
و......
منم متاسفانه یا خوشبختانه دولتی هستم و هیییییچ همکار خانمی ندارم همگی مرد هستن:(( زمین خوردن منو یاد یونی انداخت!استرسش اون موقع بیشنر بود ضایع شدن جلوی هم کلاسی ها:)))))
برای ما که سرکار چادری هستیم ، اینه که نکنه چادرمون آویزون به قمبلمون باشه و متوجه نشم ؟!!!!!!!!!!!
صفحه وبلاگمون باز باشه و همکار یدفعه و اتفاقی ببینه؟!
از توی دوربین مستقر بالای سرمون در روزهای خاص ، برداشتن و گذاشتن اون موارد خاص مشخص نباشه !!
از پله ها که بالا و پائین میریم یدفعه سقوط نکنیم و پخش زمین نشیم جلوی همکارای آقا !
:))
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
وای چرا اینقدر دیر پست میذاری ..
.
من یه کار وحشتناک میکنم .. میرم سرویس بهداشتی و میدونم در رو دو قفله کرده ام .. ولی با این وجود آویزون در میشم و در رو تکون میدم تا مطمئن باشم در صورت حمله ی بقیه در بسته می مونه
ولی هیچوقت نگران باز بودن دکمه نبوده ام .. چون زیر مانتو حتما همیشه لباس تنم هست ..
یه مورد مهم دیگه چک کردن بارها و بارهای ایمیل های کاری ارسالی م هست ..
من همین ها یادم میاد ..
:)))) اره یادمه گفته بودی خخخخ
منم همیشه میپوشم اما اگر بلوزم بره بالا و زیپم باز باشه چی؟:)))
دکمه ای باز باشه
یه موقع وسط جلسه از شکمم صدای قور قور بیاد
وسط صحبت رسمی چای یا بیسکوییت بپره تو گلوم
اهان قارو قورو خوب اومدی و خمیازه های بی موقع و سکسه:))
منم از این استرسا خیلی دارم ..چون محیط کاریم دولتیه بیشتر باید مواظب باشم
استرس دسشویی خیلی وحشتناکه
استرس وقتی داریم با خانوم همکار صحبتهای زنونه میکنیم و میترسیم از آقایون همکار کسی حرفا رو بشنوه
استرس موقع جا به جا شدن رو صندلیهای چرمی
استرس زمین خوردن جلوی همکارا
و......
منم متاسفانه یا خوشبختانه دولتی هستم و هیییییچ همکار خانمی ندارم همگی مرد هستن:((
زمین خوردن منو یاد یونی انداخت!استرسش اون موقع بیشنر بود ضایع شدن جلوی هم کلاسی ها:)))))
اوممم من که هنوز سرکار نرفتم اما خدا را شکر همچین استرس هایی ندارم دییی
خانم دکترررر»***
منم همینا بود.
به اضافه ی سر و صدای شکم وقتی که سالن اروم بود اصولا شرکت ما صدای بال پشه هم توش شنیده میشد
خخخخخخ
برای ما که سرکار چادری هستیم ، اینه که نکنه چادرمون آویزون به قمبلمون باشه و متوجه نشم ؟!!!!!!!!!!!
صفحه وبلاگمون باز باشه و همکار یدفعه و اتفاقی ببینه؟!
از توی دوربین مستقر بالای سرمون در روزهای خاص ، برداشتن و گذاشتن اون موارد خاص مشخص نباشه !!
از پله ها که بالا و پائین میریم یدفعه سقوط نکنیم و پخش زمین نشیم جلوی همکارای آقا !
:))