کاملا غیر مترقبه مهمون دعوت کردم!البته تعارف کردم!
منتظر بودم چون خارجی هستن اطرافیان بگن نه!
یا مادام بگه نه!خونتون کوچیکه!شما هنوز جوجه این!بیان خونه ما!!
اما اینطوری نشد!تعارف گرفت و یهویی فردا شب 4تا میهمان آلمانی اورجینال و 8 نفر قم و خویش شام میان خونمون!
من توی دلم به مادام فحش میدادم که چرا قبول کرد فرتی و احتمالا مادام هم بمن فحش میداد که تعارف من باعث شد اونم تعارف کنه و اصراااار کنه که خونه اونا هم برن:))))
اخه تا لحظه اخر که من گفتم تا کی هستین و خونه ما تشریف بیارید مادام داشت دیوار و نگاه میکرد:))) احتمالا فحش خور من غلیظ تر بوده!! که چرا اصلا سر صحبت رو باز کردم:)))
قصد داشتم با یه سوپ شیر و لازانیا ساده برگزار کنم!
اما لیستی که نوشتم نشون میده همچینم ساده نیس:(( و تشریفات مهمون داری من تمومی نداره!
حسم میگه باید خونمون و دستپخت و رفتارم یه ایرونی اصیل تمام عیار با فرهنگ و با شخصیت باشه که هرجا رفتن بگن ایرونیا ماهن:))
تو ماهی شک نکن
ایشاللع که همه چی به خوبی برگزار میشه
»*
الان دیگه مهمونی برگزار شده .. ایشالا به همه تون خوش گذشته باشه
:*